برای آنها که نظارهگر تجمع طولانی مدت نیروهای نظامی روسیه در اطراف اوکراین هستند، این هفته شبیه زمانی است که حملهای قریبالوقوع به اوکراین در راه باشد. برخی مقامات امریکایی لحظه تهاجم رئیس جمهور ولادیمیر پوتین را پیشبینی کردهاند: شانزدهم فوریه؛ آن هم درست پیش از طلوع آفتاب. اما در روزهای اخیر، سیگنالهای سیاسی دریافتی از زیردستان پوتین حاکی از آن است که او به عقبنشینی از این پرتگاه نیز بیمیل نیست... یا لااقل آنقدری که باید در مورد حمله قطعیت ندارد. پس قرار است جنگ دربگیرد؟ یا باید منتظر مذاکره باشیم؟ پوتین کماکان دنیا را به حدس و گمان واداشته است.
صبح روز پانزدهم فوریه، وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که تعدادی از نیروها را از مرز اوکراین عقب خواهد کشید. این اعلام به دنبال اظهارات سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه بود که گفت هنوز زمینه برای مذاکره با غرب در مسائل مختلف، و به ویژه در بحث کنترل تسلیحات فراهم است. به نظر میرسد این اقدام، حرکتی در جهت آغاز به «کاهش تنشها» باشد... حرکتی که کشورهای غربی مدتهاست خواستار آن هستند. شاید برخی امید داشتند که روسیه پس از عزم شرکای ناتو جهت تحمیل هزینههای «هنگفت» اقتصادی به این کشور در صورت حمله به اوکراین، از انجام این کار صرفنظر کرده باشد.
این تصور توسط دومای دولتی، پارلمان روسیه، قوت گرفت
فت؛ که به درخواست از رئیس جمهور (برای به رسمیت شناختن «جمهوریهای مردمی» دونتسک و لوهانسک، دو کشور خودخوانده تحت حمایت روسیه در دونباس، در جنوب شرقی اوکراین) رأی داده بود. بیش از ۳۵۰ نفر از ۴۵۰ نماینده به طرز غیرمنتظرهای طرح حمایت شده توسط کمونیستها را تأیید کردند. این به معنای الحاق نزدیک به مناطق جداشده است. برخی تصور میکردند که این روش آقای پوتین است برای اعلام پیروزی و عقبنشینی. مبلغان روسی اما اعلام کردند که پوتین بار دیگر غرب را اشتباهی گرفته است.
با این حال سایهی دیپلماسی نیز همچنان به بقای نحیفش ادامه میدهد. در کنفرانس مطبوعاتیای که بعدازظهر با اولاف شولز، صدراعظم آلمان برگزار شد، پوتین گفت که از رأی پارلمان حمایت نخواهد کرد... حداقل در حال حاضر چنین تصمیمی ندارد. او گفت که نمایندگان مجلس نشان داده بودند که افکار عمومی را درک میکنند. اقدامات اوکراین در دونباس نشان «نسلکشی» بود _استعارهای مضحک. در وضعیت کنونی بهترین راه برای حل مشکل این بود که اوکراین به توافقنامه مینسک ۱۵-۲۰۱۴ پایبند بماند... توافقی که به دنبال پایان دادن به جنگ در شرق منطقه دونباس بود. پوتین گفت: «ما با درجه بالایی مطمئن هستیم که شرکامان تأثیر مناسبی بر دولت کیف خواهند گذاشت.»
ینس استولتنبرگ گفت که تمایل آشکار روسیه به گفتگو «زمینهای برای خوشبینی محتاطانه فراهم میکند». اما در عین حال هم اعلام کرد که هیچ مدرکی دال بر تنشزدایی وجود ندارد. منابع غربی میگویند که روسیه با وجود حرکت آشکار برخی واحدها از منطقه مرزی، کماکان در حال افزایش نیروهای خویش است. جو بایدن رئیس جمهور امریکا نیز گفته است که حمله روسیه به اوکراین، کماکان در وضعیت «بسیار محتمل» باقی مانده است. دیمیترو کولبا، وزیر امور خارجه اوکراین نیز با بدبینی گفته است: «ما آنچه را میبینیم باور میکنیم، نه آنچه را که میشنویم.»
جمعی از کارآگاهانی که به جای خاصی وصل نیستند میگویند که شواهد عقبنشینی روسیه تنها محدود میشود به یک واحد در کریمه. روسلان لویف، روزنامهنگار مستقلی که از آغاز به کار مستندسازی این تجمع مشغول بوده، میگوید: «لااقل در حال حاضر که شواهدی از خروج گسترده نیروهای روسی و حتی آماده شدنشان برای خروج دیده نمیشود. خروجی که ازش حرف زدهاند، بیشتر بر واحدهای مستقر در مناطق نزدیک به اوکراین تأثیر میگذارد... بنابراین آنها هر اتفاقی هم که بیفتد جای دوری نخواهند رفت.»
منابع غربی میگویند که روسیه میتواند به این وضعیت تهدیدآمیز، نه فقط تا هفتهها، بلکه برای ماهها ادامه بدهد. یکی گفته است: «پوتین به هیچ وجه در این موضوع تصمیمی نگرفته است. تصور من این است که او در حال حاضر همه گزینهها را باز گذاشته است. فکر نمیکنم تصمیم خاصی برای انجام کاری خاص گرفته باشد... همانطور که فکر هم نمیکنم تصمیم گرفته باشد هیچ کاری انجام ندهد!»
پوتین شاید بخواهد با ایده «نسلکشی» اوکراینیِ روسی زبانان در دونباس بازی کند. براساس توافقنامه مینسک که در دو بخش، و در سپتامبر ۲۰۱۴ و فوریه ۲۰۱۵ مورد مذاکره قرار گرفت، اوکراین قرار است مناطق جداشده را تحت «وضعیت ویژه» دوباره جذب کند. سایر مقررات نیز شامل خروج تسلیحات سنگین، تمرکززدایی، انتخابات آزاد، عفو و بازگرداندن کنترل مرزی به اوکراین میشود.
این پیمانها از سال ۲۰۱۵ مسئول برقراری صلح بودهاند... اما در وضعیتی که تیره بود و بحث برانگیز، و هیچ وقت هم به طور کامل اجرا نشد. در محافل خصوصی در کیف بسیاری مایل به نابودی این توافق هستند. آنها این توافق را به مثابه اسب تروا برای کنترل اوکراین میبینند؛ آن هم چه از طریق بی ثباتی داخلی و چه با ساز و کار قانون اساسی جهت توقف انتقال این کشور به اردوگاه غربی.
به رسمیت شناختن کشورهای جداشده از سوی روسیه میتواند عواقب گستردهای داشته باشد. این مهم مسیر را هم برای رسمی کردن حضور نظامی روسیه در شرق اوکراین هموار میکند. همین امر به نوبه خود میتواند برای پیشبرد ادعاهای ارضی جداییطلبان بر کل مناطق دونتسک و لوهانسک، از جمله شهرهای تحت کنترل اوکراین مانند ماریول (یک بندر بزرگ و قطب صنعتی)، مورد استفاده قرار گیرد. اما با نقض حاکمیت اوکراین، توافق مینسک هم نابود میشود و ممکن است بهانهای دست اوکراین بدهد که آنچه را مدتهاست آن را معاملهای ناعادلانه میدانسته که با اسلحه تحمیل شده است، کنار بگذارد. این موضوع ممکن است توضیحی برای عملکرد آقای پوتین نسبت به توافق دوما باشد.
رسانههای دولتی روسیه در حال حاضر چشمانداز را «عدم وجود وضعیتی اطمینانبخش» توصیف کردهاند. مارگاریتا سیمونیان، رئیس مبارزه شبکه RT (که با بودجه کرملین تأمین مالی میشود)، اعلام کرد که «رئیس» او به غرب ثابت کرده است که مجبور نخواهد بود از یک جدول زمانبندی تحمیلی استفاده کند. او مکالمهای را در مورد امنیت روسیه دیکته کرده بود که «هیچکس» آمادگی انجام آن را نداشت. ما پس از آنکه به مردم آنچه را که باید نشان دادیم، عقبنشینی کردیم. در همین حال اقتصاد کیف نیز پاره پاره شده است... موضوعی که شاید پیشپا افتاده باشد، اما در عین حال خوشحال کننده است.
تقویت روسیه و پیشبینی هجومی قریبالوقوع، به شدت به اقتصاد اوکراین ضربه زده است. به طوری که ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور این کشور پیشبینی کرده که دولت ممکن است برای ایجاد ثبات اقتصادی ناچار به صرف هزینهی ۵ میلیارد دلاری شود. دولت در ۱۳ فوریه مجبور به دادن تعهدی حدوداً ۶۰۰ میلیون دلاری برای تضمین پروازها شد؛ دلیلش هم اینکه شرکتهای بزرگ بیمه از پوشش هواپیماهای وارد شده به حریم هوایی اوکراین به کلی خودداری میکردند. خبر تخلیه سفارتخانههای غربی _مأموریت امریکایی به لویو، در غرب اوکراین، منتقل شد_ در عین حال به ایجاد اضطراب در میان مردم انجامیده است... البته وحشت گستردهای به وجود نیامده است.
ولودیمیر فسنکو، که مفسری سیاسی است، گفت که اوکراینیها زندگیشان را در «واقعیتی افراطی» میگذرانند. آنها جایی بین حقیقت و شبیهسازی گیر کردهاند. واکنش آنها شبیه وضعیت کیف بعد از فاجعه چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ است. او گفت: «در آن زمان بودند کسانی که به بازی فوتبال در خارج خانه ادامه میدانند؛ جوری که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است. و در سوی دیگر عدهای بودند که خود را در خانه حبس کرده و از همه چیز وحشت داشتند.»
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟